دهستان پیربازار
مقدمه :
دهستان پیربازار همچون نگینی شاهوار ،پیچیده در لفافه سبزینه ها و بر آمده از پیکره دریا ،با شالیزار های گسترده و باغهای مصفا ،مانند گوهری درخشان بر تارک تاج گرانبهای عروس زیبای گیلان به جلوه در آمده است . گسترده ای سبز در سکوتی مطلق ،فرش زمردین که مادر بهار با دستهای لطیفش تارهای ظریف آن را میبافد و هر گوشه ای را به رنگی زندگی می بخشد تابستانش نیز با شالیزارهای گسترده اش دیدنی است و پاییز تابلوهای زیبای تمام رنگی خود را در این منطقه به نمایش گذاشته و در زمستان پرندگان مهاجر و پر زدن قوها و قرقاول ها در آسمان و بیشه زارها به همراه شکارچیانی که با قایق به سوی مرداب در حرکتند تلاش مضاعف زیستن را به تماشا میگذارند.
تاریخ این سرزمین با وجود بزرگوارانی چون سید صالح و پیرباقر شکل گرفته است.در حدود سال 900 ه.ق با بنیان گذاری و بندر شدن پیربازار خود را نشان داد و حدود 400 سال ارتباط،رشت،دروازه اروپا، را با تمام بنادر دریای خزر و اوپا ممکن می ساخت. در این سرزمین بسیاری از رجال نامی سیاست و علم و ادب و جهانگردان و سیاحان قدم نهاده اند و در آثار و نوشته های خود از آن سخن گفته اند.
مردم پیربازار نیز مردان و زنانی نیز از تبار گیل و از نسل زحمت کشان ستم دیده این سرزمین اند که همواره اصالت و شرافت و بزرگی خود را در طول تاریخ حفظ کرده اند،نهادهای اجتماعی و خصوصیات قومی و فرهنگی و زبان و ادبیات عامه که دربردارنده آداب و رسوم ،باورداشت ها ،متل ها و ترانه ها،افسانه ها ،اسطوره ها و درد دلشان هست دیدنی و شنیدنی است.
زندگی در سرزمین جلگه های با رودخانه های پرآب و مرداب و سرزمین گسترده و هموار که کار کشاورزی و دامپروری را تسهیل میکند و وجود پرندگان و آبزیان و گیاهان متنوع،مشاغل و اموری چون صیادی و شکار و صنایع دستی را موجب می شود و روی هم رفته معیشت و اقتصاد روستایی را در اینگونه جامعه های کوچک شکل میدهد.
این دهستان شامل16روستا می باشد:
کفترود،خنفچه ، منگوده ، مبارک آباد،طش ،گالش خیل ،پیرده ،فخب ،آلمان ،پیله داربن ،سیاه اسطلخ ،بیجار خاله ،پیربازار ،محمدآباد ، کماکل ،پستک